
هادی محمدی – از هفته قبل زمزمه های صدور قطعنامه ضد ایرانی سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان به همراه آمریکا علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران شروع شد و در این میان رسانه های غربی نیز با گمانه زنی های خود سعی کردند فشار بر ایران را افزایش دهند و به نوعی باعث نرمش ایران و عدول از خواسته ها و خطوط قرمزش در مذاکرات شوند. روز گذشته سرانجام خبرگزاری فرانسه به نقل از دیپلمات های غربی مدعی شد ایالات متحده و سه کشور اروپایی طرف توافق هستهای ایران، پیشنویس قطعنامهای را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی تسلیم کردهاند که در آن تهران را به دلیل همکاری نکردن با آژانس مورد انتقاد قرار دادهاند. اما جزئیات بیشتر از این قطعنامه که ظرف امروز و فردا در آژانس به بحث و رای گذاشته می شود، چیست؟ و چقدر با فضایی که رسانه های غربی سعی در ایجاد آن دارند و آن را به عنوان یک قطعنامه قوی و پرخطر برای ایران ترسیم می کنند، تناسب دارد؟ در همین راستا روزنامه خراسان توانسته به پیش نویس این قطعنامه ضد ایرانی دست پیدا کند.در بندهای اولیه این قطعنامه، کشورهای اروپایی ضمن تمجید از تلاش های مدیر کل آژانس برای اجرای NPT ، که به تعبیر آن ها «مستمر، حرفه ای و بی طرفانه» بوده بر «نقش اساسی و مستقل آژانس در راستی آزمایی پایبندی ایران به تعهدات پادمانی خود و نیاز به همکاری کامل و به موقع ایران با آژانس با هدف شفاف سازی و حل و فصل مسائل پادمانی که در گزارش مدیرکل به تفصیل آمده» تاکید شده است.این ادعاها در قطعنامه در حالی مطرح می شود که رافائل گروسی به رغم همه همکاری های تهران با وین برای حل و فصل اختلافات باقی مانده، نه تنها به ارائه گزارشی یک طرفه و خالی از پاسخ های ایران به سوالات آژانس پرداخت بلکه حتی در میانه گفت و گوها برای حل موضوع، گزارش خود را در پارلمان اروپا قرائت کرد که خود نشانه ای از گزارش سازی به جای کار حرفه ای و به قول قطعنامه نویسان، مستقل بود. همچنین سفر مدیرکل به سرزمین های اشغالی فلسطین و دیدار با نخست وزیر اسرائیل عملا فرضیه دخالت و اثرگذاری اسرائیل بر این پرونده و گزارش مدیرکل را تایید کرد و نشان داد چطور رژیمی که حتی NPT را قبول نکرده و تنها دارنده سلاح اتمی در منطقه غرب آسیاست، می تواند برای یک نهاد تخصصی جهانی و مدیرکل آن نقشه راه ترسیم کند. در ادامه قطعنامه «با اشاره به نگرانی عمیق مدیرکل درباره مواد هسته ای در چندین مکان اعلام نشده در ایران، آن مکان(ها) را برای آژانس شناخته نشده توصیف می کند» و مدعی می شود: «ایران طبق قوانین پادمان، مواد هسته ای مورد استفاده در این مکان ها را اعلام نکرده است» و در ادامه «ایران را به همکاری کامل با آژانس و برآورده کردن درخواست های آژانس بدون تاخیر فرامی خواند.» این ادعای قطعنامه نیز برخلاف واقعیت های میدانی است چرا که در دو سال گذشته آژانس این اجازه را داشته تا ضمن بازرسی سه مکان یادشده در تهران، آباده و تورقوزآباد و نمونه برداری از آن ها، تحقیقات و بررسی کاملی داشته باشد و بخش زیادی از سوالات آژانس نیز ناشی از همین بازدیدها و نمونه برداری هاست. ایران همواره و در اوج بدعهدی های آمریکا در برجام و نقض مکرر و سرانجام خروج از برجام، به تعهدات برجامی و پادمانی خود عمل و حتی با اجرای قانون مجلس تنها نظارت های فراپادمانی اش را متوقف کرد تا جایی که در همین شرایط هم حداقل 20درصد نظارت های آژانس در سراسر جهان به ایران اختصاص دارد اما قطعنامه ضد ایرانی غربی ها بدون توجه به این میزان همکاری، اتهام همکاری نکردن ایران با آژانس را به تهران می زند.در بخش پایانی قطعنامه نیز غربی ها با زبانی که بوی تهدید هم می دهد، نوشته اند: «با اشاره به نتیجه گیری مدیرکل، تا زمانی که ایران توضیحات فنی معتبری برای وجود ذرات اورانیوم منشاء انسانی در سه مکان اعلام نشده، ارائه نکند و به آژانس مکان فعلی مواد هسته ای یا تجهیزات آلوده را اطلاع ندهد، آژانس نمی تواند صحت و کامل بودن اعلامیه های تحت موافقت نامه جامع پادمان ایران را تایید کند.» که نشان از بدعهدی چندباره آن ها درخصوص توافق مارس گذشته با سازمان انرژی اتمی و ادامه روند سیاسی کاری برای فشار به ایران در حوزه توافق هسته ای است. ایران وجود چنین مواد یا تجهیزات آلوده مرتبط با خود در سه مکان یادشده را قبول ندارد با این حال آژانس از ایران منشأ آن ها را می خواهد، در حالی که می داند چنین اتفاقاتی در کشورهای هسته ای غیرطبیعی نیست و برخی تجهیزات و مواد اورانیومی نیز می تواند منشأ خارجی داشته باشد. پاسخ هایی که به تفصیل به سوالات آژانس داده شده اما قرار نیست فعلا گوش شنوایی برای آن ها وجود داشته باشد. بر اساس آن چه خراسان در این سند دیده، در آخرین بخش این قطعنامه نیز خواسته آن ها بیان شده و آمده است: «ضمن حمایت کامل از تلاشهای مستمر آژانس با هدف ارائه اطمینان از ماهیت منحصراً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران، ابراز نگرانی عمیق از مسائل مربوط به این سه مکان با وجود تعاملات متعدد بین آژانس و ایران به دلیل «عدم همکاری اساسی» ایران بیان می شود و از ایران میخواهد(Calls upon) برای انجام تعهدات قانونی خود فوراً اقدام کند و بلافاصله پیشنهاد مدیرکل برای تعامل بیشتر را به منظور شفاف سازی و حل و فصل همه مسائل پادمانی باقی مانده بپذیرد.»ظاهرا بانیان قطعنامه اخیر هیچ اطلاعی از سه دور مذاکرات گسترده و متنوع ایران با آژانس در دو ماه گذشته نداشته اند که همچنان خواهان اقدام فوری ایران هستند. همچنین اگرچه در آخرین ساعات ارائه پیش نویس به آژانس عبارت «عدم همکاری سیستماتیک» (systematic insufficient cooperation) که مغرضانه بوده و بیانگر عمدی و حساب شده بودن همکاری نکردن ایران با آژانس است، تغییر کرده و به عبارت «عدم همکاری اساسی» (substantiv insufficient cooperation) تبدیل شده اما باز هم از قبح کار کم نکرده و مخالف رویه حاکم بر روابط تهران و وین و توافقات کتبی و شفاهی بین ایران و آژانس است.آن چه از متن این قطعنامه به دست می آید این است که طرف غربی در این مرحله علاقه ای به افزایش شدید تنش ها ندارد و در فحوای متن قطعنامه نیز سعی کرده از کلمات تند و محکم بپرهیزد.دیروز نیز خبرنگار «فارین پالیسی» خبر داد که لحن این پیشنویس تند نیست و در آن هیچ اشارهای به ارجاع این موضوع به شورای امنیت سازمان ملل نشده است. با وجود این همان طور که مقامات ایرانی نیز تصریح کردند، صدور قطعنامه فی نفسه کاری غلط و مخرب در روند مذاکرات خواهد بود که بی پاسخ نمی ماند و متناسب با آن واکنش ایران را در پی خواهد داشت، واکنشی که طیف متنوعی از اقدامات فنی و همکاری های نظارتی را می تواند در برگیرد. طرف مقابل باید بداند هزینه صدور قطعنامه در میانه توافقی که به اذعان همه طرف ها بیش از 90درصد آن انجام شده، چه میزان است تا به فکر تکرار چنین خطای محاسباتی در نشست های بعدی شورای آژانس با اهدافی مخرب تر نباشد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

ستاره منوچهری- سریال «جیران» به کارگردانی و نویسندگی حسن فتحی، این روزها از شبکه نمایش خانگی پخش میشود؛ مجموعهای که تا به حال ۱۷ قسمت آن پخش شده است و عشق ناصرالدینشاه قاجار به خدیجه تجریشی، موسوم به جیران را روایت میکند. آنچه بیش از همه در این اثر که حال و هوای تاریخی دارد، خودنمایی میکند، گفتوگوهای شخصیتهای آن است. یکدست نبودن و تطابق نداشتن زبان بخشی از گفتوگوها با زبان دوره تاریخی این اثر از جمله ایرادهایی است که میشود به آن گرفت. دیالوگنویسی یکی از ارکان مهم آثار نمایشی و به ویژه آثار تاریخی است تا مخاطب هرچه بیشتر خودش را در فضای یک دوره خاص تاریخی قرار دهد. مانند آنچه در آثار زندهیاد علی حاتمی، سعدی سینمای ایران دیدهایم؛ نویسنده و کارگردانی که بسیاری از دیالوگهایش مانند ضربالمثل در ذهن و زبان مخاطبان جاگیر شدهاند. در این نوشته به بررسی دیالوگهای شخصیتهای سریال جیران و مقایسه آنها با آثار قبلی حسن فتحی و نیز آثار تاریخی علی حاتمی پرداختهایم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محوری
بعد از منتشر شدن اسامی 10 استان گرمسیری کشور که تغییر ساعات اداری آنها بهمنظور صرفهجویی در مصرف برق نهایی شده است، مدیرعامل شرکت توانیر گفته که احتمالاً در روزهای آینده تعداد استانهای مشمول این طرح به 20 استان میرسد. تغییر ساعات ادارات کشور بهگونهای است که باید صبح زودتر کارمندان به کار مشغول و پیش از ساعت 14 ادارات تعطیل شوند. در این بین و طبق اعلام استانداریها، کارمندان کرمانی از ساعت 6:15، گلستان، هرمزگان و ... از ساعت 6:30، قم، قزوین و ... هم از ساعت 7 باید شروع به کار کنند. این مسئله مستلزم این است که کارمندان تقریبا از ساعت 5 یا 5/5صبح بیدار و راهی محل کارشان شوند؛ مسئلهای که ضرورت بیان نکاتی درباره بهداشت خواب را نمایان میکند.
4 مقصر سختشدن سحرخیزی
کارمندان در این روزها باید ساعت خوابشان را تغییر دهند و نسبت به گذشته، سحرخیزتر شوند. این مسئله اگر به صورت اصولی اتفاق نیفتد، باعث یک سری اختلالهای خواب خواهد شد که روی رفتار آنها با ارباب رجوع هم تاثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین از ضرورت اهمیت توجه به این مسئله نباید غفلت شود؛ اما چهار دلیلی که بیدار شدن در صبح زود را برای انسان سخت می کند، عبارتند از: 1- کم خوابیدن؛ کمبود خواب میتواند شامل دو زیر مجموعه نداشتن کیفیت مطلوب در خواب یا کم خوابیدن از لحاظ میزان ساعت باشد. 2-اضطراب و استرس؛ داشتن استرس و اضطراب مانع از خوابیدن شخص می شود یا در مواردی بیش از حد خوابیدن فرد را به دنبال خواهد داشت. 3-افسردگی؛ دلیل اصلی خواب آلودگی بیش از حد در طول روز یا بیخوابی تلقی میشود. 4- اختلال ریتم خواب؛ یعنی وضعیتی که در آن فرد، به دلیل داشتن شیفتهای کاری نامنظم یا هر دلیل دیگری از داشتن یک خواب منظم محروم است.
علایم نداشتن خواب کافی
سخت بیدار شدنهای صبحگاهی شما ممکن است تنها به یک دلیل، آن هم نداشتن خواب کافی باشد. علایم نداشتن خواب کافی عبارتند از: خمیازه بیش از حد در طول روز، کج خلقی، کمبود انگیزه، خستگی، خوابآلودگی مفرط در طول روز، اختلال حواسپرتی و افزایش اشتها.
وقتی خوابمان میآید چطور بیدار شویم؟
به احتمال زیاد، یکی از درددلهای امروز کارمندان با یکدیگر این است که واقعا وقتی خوابمان می آید و هنوز احساس خستگی میکنیم، چطور از خواب بیدار شویم؟ برای راحتتر بیدار شدن در صبح زود، کارهای زیادی میتوانید انجام بدهید. در ادامه مواردی را برایتان توضیح دادهایم که با انجام آنها میتوانید خواب بهتری داشته باشید و صبحها راحت از خواب بیدار شوید.
میزان احتیاج بدنتان به خواب را بیابید
قبل از هرچیزی باید بدانید بدنتان به چند ساعت خواب احتیاج دارد. به طور معمول توصیه میشود بین 7 تا 9 ساعت خواب شبانه داشته باشید تا صبحها بعد از بیداری حس شادابی و سرزندگی را تجربه کنید. هر شب به برنامهای که تنظیم میکنید، حتی در روزهای تعطیلی حتما پایبند باشید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که بدنتان هر روز به صورت خودکار راس ساعت تعیین شده بیدار میشود.
شبها بهجای بازی با گوشی، کتاب بخوانید
توجه داشته باشید نوشیدن کافئین در ساعات پایانی روز و استفاده از گوشی، تبلت، لپتاپ، تماشای تلویزیون و سایر موارد مشابه به دلیل انتشار نور آبی باعث میشود تا شما در شب به سختی به خواب بروید. برای اینکه روتین خواب خود را بهتر کنید توصیه میکنیم از فعالیتهای آرامش بخش مثل خواندن یک کتاب یا دوش آب گرم، کمک بگیرید.
هشدار ساعتتان را دورتر بگذارید
ممکن است بارها برایتان پیش آمده باشد که بعد از شنیدن صدای هشدار گوشی یا ساعت ، با گفتن جمله 10دقیقه دیگر بیدار میشوم دکمه خاموشی را زده باشید! این سناریو برای همه ما آشناست اما در این خصوص باید بدانید دوباره خوابیدن بعد از بیداری، مساوی با تکهتکه شدن خوابتان است. طبق تحقیقات صورت گرفته این پیوسته نبودن و چند بار خوابیدن و بیدار شدن باعث میشود شما در طول روز بیشتر احساس بیحوصلگی، خستگی و خوابآلودگی داشته باشید که به طور کل در طول روز عملکردتان را تا حد بسیار زیادی کاهش خواهد داد. برای حل این مشکل به شما توصیه میکنیم دفعه بعدی که خواستید زنگ گوشی را خاموش کنید آن را دور از دسترس قرار دهید تا برای قطع کردن زنگ آن مجبور به بلند شدن از رختخوابتان شوید.
نکته پایانی
شاید به این مطلب مرتبط نباشد اما همانطور که میدانید اصلیترین دلیل تغییر ساعت کاری ادارات، صرفهجویی در مصرف برق است. پس شما هم در حد توانتان، لامپهای اضافه را خاموش و دمای کولر را روی 24 درجه تنظیم کنید و حواستان به ساعتهای اوج مصرف برق برای استفاده نکردن از وسایل برقی پرمصرف باشد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
بله، همانطور که متوجه شدید، در فهرست گرانترین گوشیهای تاریخ خبری از گوشی 40، 100 یا 200 میلیون تومانی نیست! شاید تا قبل از خواندن ادامه این مطلب، تصورتان درباره گوشیهای لاکچری به گوشیهای چند ده یا در نهایت چند صد میلیونی محدود میشده است اما محصولاتی که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد، قیمتشان سر به فلک میکشد. همانطور که میدانید، طلا، الماس، یاقوت کبود و تیتانیوم بخشی از موادی هستند که میتوانند یک محصول عادی را به دستگاهی لوکس و فوقالعاده گرانقیمت تبدیل کنند و گوشیها هم از این قاعده مستثنا نیستند. هر گوشی جدید بهخصوص آیفونها میتوانند گزینه مناسبی برای تبدیل شدن به محصولی بسیار لوکس باشند. در سالهای اخیر قیمت گوشیها افزایش پیدا کرده، آیفونها قیمتی بالاتر از هزار دلار دارند و گوشیهای تاشو قیمتشان بعضا به بالای دو هزار دلار هم میرسد اما اگر این قیمتها را بسیار گران میدانید، سخت در اشتباهید چرا که در مقایسه با گرانترین گوشیهای جهان، اصلا قیمت بالایی ندارند. هرچند قیمتهای هزار و دو هزار دلار هم برای خریداران عادی گران محسوب میشود. در پرونده امروز زندگیسلام، با ویژگیها و امکانات گرانترین گوشیهای تاریخ آشنا خواهیم شد.
600 الماس روی گوشی اختصاصی تاجر چینی
چه مدلی؟ آیفون Black Diamond
قیمت؟ 15 میلیون دلار (تقریبا 450 میلیارد تومان)
این محصول در فهرست گران ترین گوشی های جهان کمی منحصر بهفردتر است چرا که یک خریدار چینی ناشناس تولیدش را به شرکت Stuart Hughes سفارش داد. این خریدار تنها یک درخواست داشت: قرارگیری 26 قیراط الماس سیاه در آیفون 5، اما تنها با همین تعداد الماس روبهرو نیستیم. در بدنه این گوشی از 600 الماس سفید استفاده شده و البته 53 الماس دیگر هم روی لوگوی اپل در پنل پشتی قرار گرفته است. این محصول با قیمت 15 میلیون دلار به تاجر چینی فروخته شد که 14.5 میلیون دلارش به خاطر الماس های سیاه آن بود. از آن جایی که تنها یک نمونه از این گوشی تولید شد و امکان عرضه عمومیاش (البته اگر 15 میلیون دلار را قیمتی برای عموم بدانید!) وجود نداشت، Hughes نمونه ساده آن از جنس طلا و بدون الماس را تولید و با قیمت چهار هزار دلار روانه بازار کرد که البته بااستقبال چندانی مواجه نشد.
درخشش الماس روی تکتک دکمههایش
چه مدلی؟ GoldVish Revolution
قیمت؟ 490 هزار دلار (تقریبا 15 میلیارد تومان)
گوشی Revolution که توسط شرکت Goldvish تولید شده، طراحی مخصوص به خودش را دارد و در پایین آن یک ساعت آنالوگ هم به چشم میخورد. در بدنه این موبایل از طلا و الماس استفاده شده و ظاهر بسیار لوکسی دارد. روی تمام دکمههای این گوشی، نمادها و شماره به همراه دکمه مرکزیاش از الماس استفاده شده است. اگر این قطعات برایتان به اندازه کافی لوکس محسوب نمیشوند، باید بگوییم که تنها 9 نمونه از آن تولید شد که قیمت هرکدام از آنها 490 هزار دلار بود.
در جعبهای از جنس گرانیت و روکش چرمی
چه مدلی؟ آیفون 3GS Supreme
قیمت؟ 2.5 میلیون دلار (تقریبا 80 میلیارد تومان)
یکی دیگر از محصولات جذاب در فهرست گرانترین گوشیهای جهان باز هم آیفون اپل است اما یک نسل جدیدتر از دستگاههای قبلی. این گوشی هوشمند که آیفون 3GS Supreme نام دارد، با قیمت 1.92 میلیون پوند یا کمی بالاتر از 2.5 میلیون دلار روانه بازار شد. این گوشی محصول شرکت «Stuart Hughes» است که باز هم در این فهرست نماینده دارد. در ساخت این آیفون از 22 قیراط طلا به همراه 136 الماس استفاده شده است. دکمه هوم این گوشی هم با یک تکه الماس با وزن 7.1 قیراط جایگزین شده است اما همه چیز این جا تمام نمیشود و همراه آن یک جعبه از جنس گرانیت و روکش چرمی هم در اختیار خریدار قرار میگرفت.
لوگویی پر از الماس
چه مدلی؟ آیفون 4 Diamond Rose Edition
قیمت؟ 6.5 میلیون دلار (تقریبا 200 میلیارد تومان)
حالا که طراحی آیفون کمی نسبت به نسل قبلیاش تغییر کرده، چرا شرکتStuart Hughes محصول جدیدی روانه بازار نکند؟ آیفون 4 فریم تخت داشت، درست شبیه جدیدترین آیفونها و این یعنی محلی مناسب برای قرارگیری تعداد زیادی الماس! این محصول جدید سه برابر مدل قبلی الماس داشت یعنی چیزی حدود 500 الماس. پنل پشتی این محصول از جنس طلای رزگلد است که البته با توجه به نامش، انتظاری غیر از این هم نمیتوان داشت. البته در این بخش لوگوی اپل هم به چشم میخورد، اما نه یک لوگوی معمولی بلکه لوگویی پر از الماس. در جلوی این گوشی مانند نسلهای قبلیاش دکمه هوم وجود داشت و این یعنی، محلی برای قرارگیری الماس و البته این بار الماس بزرگ تر و سنگینتر؛ به طور دقیق الماسی به وزن 7.4 قیراط. البته اگر این میزان برای صاحب ثروتمندش کافی نبود، میتوانست آن را با نمونه 8 قیراطی جایگزین کند. این گوشی هوشمند هم با یک جعبه از جنس گرانیت در اختیار خریدار قرار میگرفت. درون این دستگاه 32 گیگابایت حافظه داخلی وجود داشت که در مقایسه با گوشیهای کنونی تقریبا شبیه یک شوخی است اما تمام این قطعات و طراحی متفاوت، چقدر برایتان آب میخورد؟ این آیفون کمیاب با قیمت پنج میلیون پوند یا تقریبا 6.5 میلیون دلار روانه بازار شده بود.
5 گوشی خمشده از وسط
چه مدلی؟ سونی اریکسون Black Diamond
قیمت؟ 300 هزار دلار (تقریبا 9 میلیارد تومان)
اگرچه سالها ست که دیگر موبایلی با برند سونی اریکسون در بازار وجود ندارد اما حدود دو دهه پیش بسیاری از فروشگاههای سراسر جهان در ویترینشان محصولات آن را داشتند. با این حال بیشتر آنها گوشیهای معمولی برای خریداران عادی بودند تا این که در سال 2006 سونی به سراغ یک موبایل منحصر بهفرد و البته گرانقیمت رفت. این محصول ژاپنیها Black Diamond نام داشت که از طراحی متفاوتی بهره میبرد. در بخش بالایی آن نمایشگر قرار گرفته است و در بخش پایینی، کلیدهای آن به چشم میخورند. طراحی وسط این دستگاه هم به گونهای است که انگار از وسط خم شده که برای زمان معرفیاش کاملا آیندهنگرانه بود. با وجود این سبک طراحی، مشخصات دستگاه کاملا استاندارد بود و حتی سونی برای بدنهاش از مواد خاصی هم استفاده نکرد. ، اما تنها پنج نمونه از آن در سال تولید میشد که البته همین موضوع هم نمیتواند قیمت بالایش را توجیه کند. سونی به این گوشی برچسب قیمت 300 هزار دلاری زد!
دکمه هوم الماسی
چه مدلی؟ آیفون 3G King’s Button
قیمت؟ 2.5 میلیون دلار (تقریبا 80 میلیارد تومان)
تا قبل از این که آیفون وارد بازار شود و گوشیهای هوشمند را متحول کند، بیشتر موبایلها دکمه داشتند و در مدلهای فوقالعاده گرانقیمت آنها، روی دکمهها از الماس و مواد گران دیگر استفاده میشد. اما آیفون همه چیز را عوض کرد و حالا دیگر دکمه چندانی برای قرارگیری این مواد وجود نداشت. با وجود این، همان دکمه هوم کافی بود تا آیفونهای میلیون دلاری روانه بازار شوند. در ساخت این گوشی هوشمند از چندین نوع طلا استفاده شده و همچنین 138 عدد الماس در اطراف نمایشگر و دکمه هوم دارد. البته روی دکمه هوم از الماس 6.6 قیراطی استفاده شده تا ظاهر جذاب یا بهتر است بگوییم منحصر بهفردی داشته باشد. حالا حتما از خودتان میپرسید با این همه قطعات لوکس، قیمت نهایی این مدل آیفون چقدر است؟ در پاسخ باید بگوییم 2.5 میلیون دلار ناقابل!
تزیین با تکهای از استخوان دایناسور
چه مدلی؟ آیفون 4S Elite Gold
قیمت؟ 7.8 میلیون دلار(تقریبا 230 میلیارد تومان)
این گوشی هوشمند هم ساخت شرکت Stuart Hughes است. این محصول که آیفون 4S Elite Gold نام دارد، از نظر عملکرد تفاوتی با نسخه استاندارد 64 گیگابایتی ندارد اما قیمتش برابر شش میلیون پوند یا 7.8 میلیون دلار است! در ساخت بدنه این گوشی از طلا استفاده و لوگوی اپل هم با 53 الماس پوشانده شده است. در کل بدنه این دستگاه از 500 الماس استفاده شده و تنها دو نمونه از آن به تولید رسید. به جای دکمه هوم این آیفون 4S، یک الماس 8.6 قیراطی قرار گرفته که همانند مدل قبلی میتوان آن را شخصیسازی کرد. برای مثال میتوان به جای مدل استاندارد، برای آن یک الماس صورتی 7.4 قیراطی سفارش داد. یکی از تغییرات این محصول نسبت به گوشی قبلی، جعبه همراه آن بود که جنس پلاتینیومی داشت و با قطعات کمیاب و البته تکهای از استخوان دایناسور تیرکس تزیین شده بود.
غیر قابل هک
چه مدلی؟ Diamond Crypto
قیمت؟ 1.3 میلیون دلار (تقریبا 40 میلیارد تومان)
این گوشی نه تنها ظاهر لوکسی دارد و برای ساخت آن از مواد گرانقیمتی استفاده شده بلکه میتواند از اطلاعات مهم صاحب ثروتمندش هم محافظت کند. این محصول توسط شرکت روسی «JSC Ancort» توسعه پیدا کرده و با رمزگذاری قدرتمند، از دادههای صاحبش در برابر حملات دیجیتال جلوگیری میکند. در ساخت این گوشی از 40 الماس سفید و 10 الماس آبی استفاده شده که همین الماسها برای رساندن قیمت آن به 1.3 میلیون دلار کفایت میکند. مسلما صاحب ثروتمند این گوشی هر زمان که آن را از کیف یا جیبش بیرون می آورد، نگاهها را به سمت خودش خیره میکرد اما مزیت گوشیاش این بود که غیر قابل هک بود بنابراین خیلی به درد سرقت هم نمیخورد!
بدنهای از چوب سیاه آفریقایی 200 ساله
چه مدلی؟ Gresso’s Luxor Las Vegas Jackpot
قیمت؟ یک میلیون دلار (تقریبا 30 میلیارد تومان)
اگر فکر میکنید گوشیهای 10 یا 15 میلیاردی بسیار گران هستند و گرانتر از آنها وجود ندارد، اشتباه میکنید چرا که آنها در برابر Luxor Las Vegas Jackpot ارزان محسوب میشوند. این گوشی موبایل که تنها سه نمونه از آن تولید شد، یک میلیون دلار قیمت داشت. البته دلیل این قیمت بالا، مواد منحصر بهفرد استفاده شده در آن است. بدنه این محصول از چوب سیاه آفریقایی 200 ساله ساخته شده است که برای طرفداران به اجناس عتیقه، یک پیشنهاد وسوسه کننده و جذاب به نظر میرسد. از این چوب که بگذریم، به فریم آن میرسیم که برای ساختش از 180 گرم طلا استفاده شده است. همچنین در بدنه آن شاهد استفاده از الماس و یاقوت کبود هستیم تا آن را منحصر بهفردتر کند. نسخه ارزانتر این محصول هم روانه بازار شد، البته نه چندان ارزانتر! این مدل که در دو نمونه تولید شد، فاقد سنگهای قیمتی بود و قیمتش به 200 هزار دلار میرسید.
چند گوشی گران اما
کمتر لاکچری!
در پایان بد نیست به چندین گوشی گران قیمت دیگر اشاره کنیم که اگرچه قیمت کمتری نسبت به محصولات فهرستمان دارند اما همچنان افراد ثروتمند میتوانند آنها را بخرند. یکی از این محصولات، آیفون 13 پرو ویکتوری پیور گلد (Victory Pure Gold) است که قیمتش از 44 هزار دلار شروع میشود و به نزدیکی 50 هزار دلار میرسد. دیگر گوشی گرانقیمتی که میتوانیم به آن اشاره کنیم،Savelli Black Insane نام دارد که از طراحی منحصر بهفردی بهره میبرد. در بدنه این محصول 115 هزار دلاری از فولاد ضد زنگ، سرامیک سیاه، چرم تمساح و 75 الماس سفید استفاده شده است. در نهایت به یک گوشی گرانقیمت دیگر هم میرسیم که Falcon Supernova iPhone 6 Pink Diamond نام دارد و قیمتش به 48.5 میلیون دلار میرسد. این گوشی بدنهای از جنس طلادارد و البته روی پنل پشتیاش یه تکه الماس بزرگ وجود دارد.
منابع: دیجیاتو، دنیای اقتصاد، برترینها، باشگاه خبرنگاران
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی عبدالهی- مشکلات محیط زیستی کشورمان بیشمار است و کارشناسان، کاستیهای قانونی برای مجازات تخریبکنندگان محیط زیست را یکی از دلایل آن میدانند. اما صحبتهای روز گذشته رئیس دستگاه قضا در دیدار با مدیران سازمان حفاظت محیط زیست، نشاندهنده یک ظرفیت حقوقی قانونی در این حوزه بود. حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای در این باره گفت: «برای کسانی که زمین و محیط زیست را تخریب و آلوده کنند، مجازاتهای سنگینی درنظر گرفته شده است و بر مبنای دستورات شرعی و قانونی، چنانچه این تخریب به حد مشخصی برسد، عنوان «افساد فی الارض» بر آن صدق خواهد کرد».
سرپرست دفتر حقوقی سازمان محیط زیست درباره قوانین موجود حوزه محیط زیست میگوید: مشکل فعلی ما در برخورد با جرایم این حوزه این است که نگاه قانون حداقلی و حداکثری بوده و اگرچه مجازات شدیدی مانند فساد فی الارض پیشبینی شده است، اما از آن طرف، حداقل مجازاتها ناچیز است و بازدارنده نیست. وی تصریح میکند: مجرمانی داریم که تخلفشان در حد فساد فی الارض نیست اما فعلا طبق قانون در مواردی نمیشود بیش از یکسال حبس هم برای آنها در نظر گرفت. به گفته جلالی مجازاتهای این حوزه با جرایم تناسب ندارد و باید در قانون بازنگری شود. او به یکی دیگر از مشکلات حقوقی سازمان محیط زیست هم اشاره و تصریح میکند: در قانون سال 71 ، سازمان محیط زیست اختیارات بسیار خوبی داشت و میتوانست مستقیما اقداماتی مانند پلمب واحدهای آلاینده را داشته باشد اما در اصلاح قانون، این اختیارات از سازمان گرفته شده و فقط وظیفه نظارتی و ارجاع گزارشها را دارد که این مشکل نیز باید برطرف شود. وی همچنین میگوید: یکی دیگر از مشکلات حقوقی این است که در بسیاری از جرایم علیه محیط زیست، معمولا بزهدیده مشخص و معینی وجود ندارد و برخی از شهروندان با وجود مشاهده جرایم علیه محیط زیست اقدامی برای گزارش به مراجع قضایی و انتظامی و سازمان محیط زیست انجام نمیدهند که در این حوزه نیز نیازمند فرهنگسازی هستیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به سوال خراسان درباره فاجعه هتل مخدوش کننده منظر حرم رضوی خبرداد :

هادی محمدی -سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری دیروز خود با خبرنگاران به سوالات مختلفی پاسخ داد. در بخشی از این نشست، خبرنگار خراسان خواستار ورود دستگاه قضا از باب حفاظت از حقوق عامه برای رفع مشکل سر برآوردن هتلی در اطراف حرم امام رضا (ع) که حریم رضوی را مخدوش کرده، شد که ستایشی سخنگوی دستگاه قضا از تشکیل کارگروهی برای بررسی وضعیت چنین ساختمانهایی خبرداد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

الهام سعیدی - فیلم «هِناس» اثر حسین دارابی در چهلمین جشنواره فجر رونمایی شد و اکنون پس از چهار ماه، راهی سینماها شده است. با وجود اهمیتی که قصه زندگی شهدای هستهای و جایگاه آنان دارد، اما متاسفانه فیلم و سریالهای زیادی در این باره ساخته نشده و «هناس» یکی از معدود آثاری است که به مسئله ترور دانشمندان هستهای پرداخته است. قصه فیلم از زاویه دید شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد روایت میشود. به بهانه آغاز اکران این فیلم از امروز، نکاتی را درباره آن میخوانید.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خبر
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عامل جنایت در گفت و گو با خراسان مطرح کرد
سیدخلیل سجادپور- دوازدهم فروردین گذشته بود که پزشکان متخصص، مرگ مغزی جوان 30 ساله ای به نام «محمد تاجیک» را تایید کردند و بدین ترتیب اولیای دم در یک اقدام خداپسندانه و برای نجات جان دیگران تصمیم گرفتند اعضای بدن این جوان را به بیماران نیازمند اهدا کنند. طولی نکشید که مقدمات اهدای عضو در بیمارستان منتصریه مشهد فراهم شد و او در حالی دیده از جهان فرو بست که به چند بیمار دیگر زندگی بخشید.
به گزارش اختصاصی خراسان، از سوی دیگر با مرگ این جوان که هدف ضربات چاقوی هولناک در یک نزاع دسته جمعی قرار گرفته بود، بی درنگ قاضی ویژه قتل عمد، با حضور در مرکز درمانی بررسی های تخصصی را در این باره آغاز کرد. تحقیقات میدانی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که نزاع مذکور در خیابان مهر مادر منطقه خواجه ربیع مشهد رخ داده است و جوانی به نام «مهدی – غ» در مظان اتهام قتل عمدی قرار دارد که نیمه شب نهم فروردین با جوان 30 ساله (مقتول) درگیر شده و او را با ضربات چاقو مجروح کرده است. به همین دلیل قاضی شعبه 208 ویژه جنایی مشهد، دستور دستگیری متهم 20 ساله را صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در یک عملیات هماهنگ و ضربتی متهم مذکور را بازداشت کردند. متهم این پرونده جنایی پس از آن که چگونگی ارتکاب جنایت را با سوالات تخصصی قاضی دکتر صفری تشریح کرد، درباره سرگذشت خود و ماجرای این نزاع مرگبار نیز به پرسش های خبرنگار «روزنامه خراسان» پاسخ داد. آن چه می خوانید نتیجه این گفت وگوی کوتاه است.
چند سال داری؟ 20 ساله هستم.
اهل مشهدی؟ بله! در منطقه خواجه ربیع سکونت داریم.
با پدر و مادرت زندگی می کنی؟ نه، من فرزند طلاقم! پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من به همراه برادر کوچک ترم نزد پدرم ماندیم.
پدرت ازدواج کرده است؟ بله، او در سال 90 با یک زن دیگر ازدواج کرد.
رابطه ات با نامادری چگونه بود؟ خوب بود، اختلافی نداشتیم.
درس هم خوانده ای؟ تا کلاس پنجم درس خواندم اما در سال 93 ترک تحصیل کردم چون دیگر با شرایط خانوادگی که داشتم نمی توانستم درس بخوانم.
به چه شغلی مشغولی؟ بعد از ترک تحصیل در یک رویه کوبی مبلمان مشغول کار شدم و همان شغل را ادامه دادم.
سیگار هم می کشی؟ از همان دوران کودکی اولین بار یکی از دوستانم یک نخ سیگار به من تعارف کرد که از آن روز به بعد سیگاری شدم.
چرا روی بدنت کلمه «عمران» را خالکوبی کرده ای؟ این نام یکی از دوستانم است که به قول معروف «برادرگفته» بودیم ولی بعد آن ها به تهران رفتند و با هم ارتباطی نداشتیم.
چرا با خودت چاقو حمل می کردی؟ یک بار زمانی که از پشت منطقه اسماعیل آباد (حاشیه شهر مشهد) عبور می کردم معتادی جلوی مرا گرفت و با تیغ موکت بری تهدیدم کرد و موتورسیکلتم را به سرقت برد. به همین دلیل همواره با خودم چاقو حمل می کردم تا از خودم دفاع کنم!
از مادرت هم خبر داری؟ در بازداشتگاه به ملاقاتم آمد. این اواخر با مادرم زندگی می کردم.
اختلاف تو با مقتول به خاطر چی بود؟ فقط قدرت نمایی و خودنمایی!
آن ها مدام برای من شاخ و شانه می کشیدند و این طرف و آن طرف پشت سرم حرف می زدند ولی اختلاف اصلی ما از یک سال قبل شروع شد و آن ها مدام در کمین بودند تا مرا کتک بزنند حتی یک بار هم با چاقو به ساعد دستم ضربه ای زدند!
درگیری چگونه رخ داد؟
فقط به خاطر یک کل کل تلفنی! من با برادر گفته مقتول به صورت تلفنی مشاجره می کردم که همین موضوع به دلیل غرور و خودنمایی به درگیری کشید و چند نفری وارد نزاع شدیم!
پشیمانی؟ خیلی خیلی پشیمانم اما دیگر فایده ای ندارد.
شغل پدرت چیست؟ او نگهبان ساختمان است اما همواره مرا تشویق می کرد بعد از ترک تحصیل به دنبال یک هنر بروم که دستم در جیب خودم باشد.
در مدرسه هم دعوا می کردی؟ نه زیاد، آن زمان اهل دعوا و درگیری نبودم. این جا هم فقط غرور و کل کل جوانی موجب این حادثه شد.
معتادی؟ به «ناس» اعتیاد دارم، این ماده را هم به پیشنهاد دوستانم مصرف کردم و خیلی زود آلوده شدم.
مشروبات الکلی هم مصرف می کنی؟ گاهی برای تفریح با دوستانم که دور هم هستیم مشروب هم مصرف می کنم ولی بیشتر اوقاتم را با اینستاگرام می گذرانم.
عاشق شدی؟ عاشقی به معنایی که مدنظر شماست نه! ولی با دختران زیادی رابطه داشتم.
فکر می کنی ریشه این جنایت کجاست؟ اگر چاقو نداشتم این حادثه تلخ هم رخ نمی داد.
توصیه ات به جوانان هم سن و سال خودت چیست؟
هیچ گاه چاقو با خودشان حمل نکنند! این که با چاقو فقط دیگران را می ترسانم حرف مفت است.اتفاق جبران ناپذیر با همین تفکرات بچه گانه رخ می دهد!
بعد هم به دنبال کار و زندگی باشند و سرشان را پایین بیندازند. رفیق بازی و مشروب خواری و روابط خیابانی عاقبتی جز بدبختی ندارد ولی فکر نمی کنم کسی به این توصیه ها توجه کند. آدم زمانی به پندها و نصیحت های دیگران می رسد که دیگر خودش در دام افتاده و پشیمانی هم سودی برایش ندارد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عکس ها : میثم دهقانی

حمیدی_ ابتدا بگویم برای مراجعه به شهرداری منطقه ثامن به آدرسی که در سایت شهرداری مشهد مندرج شده مراجعه نکنید، این آدرس درست شهرداری منطقه ثامن است؛ بولوار 17 شهریور، نبش 17 شهریور شمالی 8، یک ساختمان قدیمی در راستهبازار که طبقه همکف آن کاملاً تجاری است و طبقات دو و سه آن در اختیار شهرداری منطقه ثامن است، گویی چند ماهی است که شهردار به این ساختمان نقلمکان کرده، هنوز بوی نوسازی میدهد، این را که ساختمان ایمن است یا خیر نمیدانم البته بخش عمده از بازار منطقه ثامن ناایمن است حال اگر ساختمان شهردار منطقه هم ناایمن باشد حرجی نیست. ساعت از 9 صبح گذشته و نیروی خدماتی در حال جمعکردن سفره و سینیها از دفاتر همکاران خود است به نظر پارت اول پذیرایی به اتمام رسیده، انتظار داشتیم ساختمان غلغله باشد اما تعداد اربابرجوعها انگشتشمار است کسی هم به طبقه اول کار ندارد همه به طبقه دوم که محل استقرار دفاتر قطاع، معاونین و حوزه شهرداری است میروند،«آقای مهندس الان من چهکار باید بکنم؟
حلاجیان_ بوی کلافه کننده صبحانه لنگ ظهر را از سر بیرون کنید، باید به منطقه 4 شهرداری برویم. این جا هم همه از روند کند رسیدگی به کارشان گلایه دارند. هر چند قدم از راهروهای خلوت را صندلی های فلزی نقره ای معمول در اداره ها پر کرده، همان هایی که مردم برای استراحت یا منتظر ماندن برای اعلام نتیجه درخواستشان، لختی روی آن می نشینند؛ مردی که خطوط صورتش گواهی بیش از 6 دهه زندگی را می داد؛ با برگه ای در دست در انتظار پاسخ کارمندان است؛ پایش را مدام تکان می دهد و این، اضطراب یا عصبانیت را در احوالش به وضوح هویدا می کند.از او درباره علت مراجعه اش می پرسیم، می گوید: کما فی السابق، 3 سال است که برای گرفتن جواز تجاری دایم به این شهرداری رفت و آمد می کنم و البته جواب، کما فی السابق، هنوز در دست بررسی است.با چند نفر از مراجعه کنندگان درباره چند و چون روند کارهایشان در این اداره، هم صحبت شدم. باید بگویم حتی یک نفر هم از روند کارها راضی نبود و انتقادات تندی به شهرداری ها داشتند.یکی از مراجعه کنندگان با صدایی که به فریاد پهلو می زد؛ گفت: من فکر نمی کنم هیچ کس از هیچ شهرداری راضی باشد؛ این ها فقط به دنبال گرفتن پول از مردم اند.پیرمرد به ساختمان شیک شهرداری اشاره کرد و ادامه داد: این را با پول من و شما درست کرده اند؛ برای خودشان، آن هم در منطقه ای که بافتش از شدت محرومیت دیدنی است.برای خداحافظی به دفتر شهردار رفتم و گلایه مردم در خصوص کندی روند کارها را منتقل کردم و مجید نژاد حسین در پاسخ توضیح داد: در مناطق حاشیه ای مانند منطقه 4 ، 3 و 5 اکثر خانه ها به صورت قولنامه ای هستند یا حتی شبانه ساخته می شوند؛ برای مثال پروانه گرفتن برطبق ضابطه، کار سختی نیست اما مشکل آن ها از جایی شروع می شود که می خواهند بر خلاف ضابطه کار را پیش ببرند و این جا گیر اتفاق می افتد و البته قسمت دیگر کند بودن و مشکلات این چنینی از عدم اطلاع است که در این منطقه بیشتر از دیگر مناطق رخ می دهد.
ترسول_ ساعت 9 صبح وارد ساختمان خلوت شهرداری منطقه 6 مشهد در خیابان 17 شهریور می شوم. ساختمان خلوت است و تنها در نزدیکی اتاق شهردار حدود 8 نفر که هیچ کدام ماسک به صورت ندارند در حال احوال پرسی هستند و منتظر شروع جلسه شورا با حضور شهردار منطقه.کنار آسانسور ساختمان ،تابلویی نصب شده با عنوان کمک هزینه سفر کارکنان. روی این تابلو اسامی شرکت های خدمات مسافرتی ذکر شده که کارکنان شهرداری با مراجعه به دفاتر آن ها می توانند با تخفیف های 3 تا 5 درصدبه سفر بروند و مازاد هزینه را هم به صورت اقساطی پرداخت کنند که پرداخت هزینه مازاد به صورت توافقی، در اقساط 24 ماهه با کارمزد 4 درصد، 3 ماهه بدون کارمزد و... است. برایم سوال می شود که بودجه این سفرهای تخفیف دار قسط بندی شده از کجا تامین شده است؟
با وجود خلوت بودن اداره باز هم در کوچه منتظر مراجعه کنندگان می مانم که یک باره نگهبان شهرداری منطقه 6 به سراغم می آید. می گوید: حراست شهرداری می خواهد با شما صحبت کند، باید شما را ببرم. و توضیح بیشتری نمی دهد.
عرفانیان_ پس از برخورد حراست با خبرنگار خراسان، گلایه های شهروندان از شهرداری منطقه 8 را ثبت کردیم. در شهرداری این منطقه در نزدیکی میدان عدل خمینی، ساختمانی مجلل می بینم که این روزها به دلیل واگذاری بخش قابل توجهی از کارهای این شهرداری به دفاتر پیشخوان، بسیار خلوت تر از قبل است.اکثر اتاق های این شهرداری خالی از ارباب رجوع است و روبه روی ساختمان شهرداری منطقه 8 حداقل 4 تابلوی پیشخوان شهرداری به چشم می خورد که بار سنگینی از ارباب رجوع را از روی دوش شهرداری برداشته است.
در ورودی ساختمان با چند نفر از مراجعان به شهرداری منطقه 8 همکلام می شوم. آقایی می گوید : 10 روز است برای گرفتن یک نامه سرگردان هستم، نامه ای که برای پایان کار ساختمانم لازم است و چیزی غیرقانونی نمی خواهم . برخی از کارکنان شهرداری منطقه 8 خیلی نحوه پاسخ گویی خوبی دارند اما تعداد معدودی نیز هستند که سنگ اندازی می کنند.از یکی دیگر از مراجعه کنندگان درباره میزان رضایت از پاسخ گویی کارکنان شهرداری منطقه 8 می پرسم که می گوید نحوه پاسخ گویی کارکنان مناسب است.مراجعه کننده دیگر می گوید : بخشی که من کار داشتم مسئولش نبود ولی در کل نحوه پاسخ گویی کارکنان خوب بود.برای گفت وگو با شهردار منطقه 8 به دفتر وی رفتیم که مسئول دفتر وی گفت: آقای شهردار برای شرکت در جلسه به بیرون رفتند و حضور ندارند.
نظیف_ در شهرداری منطقه 3 هم گلایه از روند طولانی ارائه خدمات چشم نوازی می کرد. ساعت 9 صبح وارد بوستان بهار واقع در خیابان خواجه ربیع شدم.ساختمان نسبتا شیک شهرداری منطقه 3 مشهد وسط این بوستان قرار دارد.وارد شهرداری منطقه 3 می شوم. غیر از خودم ارباب رجوع دیگری در طبقه همکف نیست، به طبقه بالا رفتم آن جا هم خلوت بود.در معاونت شهرسازی افراد اغلب برای گرفتن پروانه ساخت و پایان کار و ... مراجعه کرده بودند.شهروندی به همراه پسر خود برای گرفتن پروانه ساخت مراجعه کرده، از او می پرسم از روال صدور پروانه راضی هستید؟می گوید: من از تیر سال پیش درخواست پروانه ساخت کرده ام اما به دلایل مختلف هنوز به گرفتن پروانه موفق نشده ام. وی از معاون سابق شهرسازی شهرداری منطقه 3 گلایه دارد و می گوید: در زمان وی به گرفتن پروانه ساخت موفق نشدم اما با تغییر معاون شهرسازی منطقه پرونده خودم را دوباره به جریان انداختم و خوشبختانه معاون جدید همکاری بیشتری دارد و کارها در حال انجام است.
مراجعه کننده دیگری از طولانی بودن روند صدور پروانه ساخت گلایه دارد و می گوید: هیئت فنی شهرداری منطقه هر هفته یک بار تشکیل و تعداد پرونده های کمی بررسی می شود و باید 2 تا 3 هفته دیگر صبر کنیم تا نوبت بررسی پرونده ما در هیئت فنی شهرداری شود. شهروند دیگری می گوید: از بهمن 1400 دنبال گرفتن پروانه ساخت هستم، مجبوریم راضی باشیم و مراحل مختلف آن را طی کنیم. ساعت نزدیک 10 صبح به دفتر شهردار منطقه 3 مراجعه می کنم تا درباره گلایه مردم از مدت زمان طولانی صدور پروانه و تعداد جلسات کم هیئت فنی شهرداری در هفته با وی صحبت کنم اما مسئول دفتر شهردار می گوید شهردار در جلسه است.
زنده روحیان_ منطقه 12 شهرداری مشهد از مناطق پرکار شهرداری حتی در روزهایی است که بقیه نقاط شهر خلوت هستند، میزان بالای ساخت و ساز در محلات در حال توسعه الهیه که این روزها تا اواسط راه مشهد_ چناران هم کشیده شده تا تصویب طرح محدوده منفصل توس بخش اعظمی از ساخت و ساز مشهد را در همین منطقه رقم زده و در اولین نگاه ساختمان الهیه شهرداری را پر تردد می کند.این تردد اما دو سال قبل قرار بود با افتتاح اولین شهرداری الکترونیک مشهد در این منطقه به صورت دیگری اجرا شود و بیش از ۵۴ خدمت شهرداری مشهد در بسترهای الکترونیکی تمام توسط شهروندان و مراجعین شهرداری در سیستم های آماده شده انجام شود، هرچند همان زمان با رنگ زدن بخشی از دیوارهای شهرداری و نوشته های بزرگ شهرداری الکترونیک،ترکیب و هویت بصری فضا به اماکن خلاق و نوآور شبیه شد اما حالا پس از گذشت این مدت، همه صندلی های خالی الکترونیک ترین شهرداری مشهد، پر از کارمندان با همه مشکلات نیروهای انسانی در ادارات شده که بوروکراسی اداری را به حالت کسل کننده قبلی بازگردانده، هرچند به خاطر الزامات این طرح ابتدای شروع فرایند آن غیرحضوری است اما کاربران شهرداری همچنان در فرایند غیرهوشمند شهرداری الکترونیک حضوری فعال دارند و اولین شهرداری هوشمند مشهد حالا به همان روش های منسوخ شده قدیمی بازگشته، البته در مشاهدات خبرنگار نارضایتی از این موضوع در شهرداری وجود نداشت.یکی از گلایه های اهالی الهیه و خیابان های مختلف این منطقه که تا دم در شهرداری این منطقه را نیز درگیر خود کرده معابر خاکی آن جاست، در کوچه کنار شهرداری نیز یکی از مواردی که بدچشمی می کند همین پیاده روهای خاکی است که همیشه برای مردم مشکل ساز بوده است.با همین دو موضوع به سراغ شهردار منطقه 12 در طبقه سوم ساختمان الهیه رفتیم که حضور سرزده ما در دفتر شهردار با جلسه داخلی روابط عمومی با شهردار همزمان بود اما بدون هیچ معطلی از سوی شهردار به دفتر کارش دعوت شدیم.علی زینت بخش، شهردار منطقه 12 مشهد با یادآوری مصاحبه های قبلی خبرنگار خراسان با خود خوش و بشی کرد و درپاسخ به سوالاتمان درباره سرنوشت شهرداری الکترونیک گفت: منطقه 12 در ابتدای طرح شهرداری الکترونیک به صورت آزمایشی بوداما امروز کل شهر بر همین اساس بوده و خدمات شهرداری روی همین سامانه قرار گرفته و هر اقدامی که شهروندان بخواهند در موضوعات مختلف 55 خدمت در حیطه وظایف شهرداری انجام دهند باید با مراجعه به سامانه شهرداری الکترونیک درخواست خود را ثبت کنند و ما در این فرایند هیچ نقشی نداریم. پس از این مرحله ما به سوالات و مشکلات شهروندان پاسخ می دهیم .وی تاکید کرد: درباره افزایش تعداد کارمندان ما در قسمت شهرداری الکترونیک نیز این خواسته مردم از شهرداری بوده، همین تعداد کارمند وظایف شان را در اتاق های خود انجام می دادند اما برخی مراجعه کنندگان نیاز به پاسخگویی چهره به چهره و مستقیم داشتند یا با فرایندها آشنایی نداشتند که از ما درخواست کردند تعداد این راهنمایان را که به سوالات و ابهامات مردم پاسخگویی می کنند افزایش دهیم تا روند کار سرعت داشته باشد که ما هم به این موضوع احترام گذاشتیم و همکارانمان را اصطلاحا از
پشت دیوار به جلوی دید مردم آوردیم و از آن جا هم کارها را انجام می دهند هم راهنمایی لازم را دارند.
پس از بررسی شهرداری منطقه 12 به منطقه 10 شهرداری کمی آن طرف تر در شهرک غرب رفتیم، خیابان های شلوغ قاسم آباد که شاید بتوان گفت آینده الهیه امروز همین منطقه است، ساختمانی لاکچری در دل خیابان اندیشه که سه طبقه آن مملو از مراجعینی بود که باز هم از شهرداری الکترونیک، فقط رنگ های زرد و آبی دیوارش را دیده و سر در منطقه نیز بنری برای اطلاع رسانی آن دیده اند، اما حالا باید برای انجام کارهایشان باز هم از این اتاق به آن اتاق بروند، یکی از نکاتی که هنوز در این منطقه خودنمایی می کرد، صندلی های جلوی در اتاق ها بود که ظاهرا برای حفظ فاصله گذاری اجتماعی انجام شده بود، اما همین مسئله مشکلاتی را برای ارتباط با کارمندان نیز ایجاد کرده، پلاستیک های ضخیم اوایل کرونا همچنان جلوی باجه های شهرداری وجود داشت اما این طرف مراجعه کنندگان به سختی کارمندان را آن سوی نایلون ها می دیدند که با تراکم بالا و بدون ماسک حضور داشتند و معلوم نبود این به خاطر حفظ ظاهر بود یا کمی استراحت کارمندان!تراکم جمعیت در رنگ دور تا دور طبقات این شهرداری بالا بود اما صندلی برای نشستن ارباب رجوع نیز به اندازه کافی وجود نداشت، طبقات را بالا رفتیم تا به اتاق شهردار رسیدیم، سعید اکبریان شهردار منطقه 10 شهرداری مشهد است، خبرنگار ما به مسئول دفتر وی خود را معرفی کرد و خواستیم با او در باره این بازدید صحبت کنیم، مسئول دفتر پس از 10 دقیقه وچند ان قلت که باید با روابط عمومی هماهنگ می کردید و ... به شهردار اعلام کرد که خبرنگار روزنامه خراسان برای گزارش سرزده خود به شهرداری آمده اما پس از دقایقی سعید اکبریان از دفتر خود خارج و از کنار ما رد شد، طوری که انگار اصلا کسی وجود خارجی نداشته، مسئول دفتر نیز گفت: آقای شهردار رفتند، بفرمایید. هنوز از این حرکت شهردار منطقه 10 در بهت و حیرت بودیم و خواستیم با آسانسور خارج شویم که وی نیز همان جا منتظر آمدن آسانسور بود و دوباره خود را داخل آسانسور معرفی کردیم، اما اکبریان بازهم در پاسخ حتی بدون نگاه کردن به ما گفت: خب!حرفی برای گفتن باقی نماند...در طبقه دیگر معاونش را دید و گفت چرا کار این (ارباب رجوع ) را انجام نمی دهی، باید انجام می شده، برو انجام بده.از ساختمان شیک منطقه 10 خارج شدیم و فقط به او گفتم انتظار رفتاری جز این داشتیم که وی درحال سوار شدن به خودرو اش گفت انتظار دارید جلسه ام را لغو کنم و با شما صحبت کنم؟ یا وقت بگیرید یا تلفن بزنید تا صحبت کنیم.
موفقی_ قبل از رفتن به شهرداری منطقه یک مشهد آدرس آن را از طریق اینترنت جست وجو می کنم. در سایت شهرداری خیام جنوبی 35 به عنوان آدرس این شهرداری اعلام شده بود. در حالی که پس از کلی جست وجو و اتلاف زمان متوجه می شوم شهرداری منطقه یک در خیابان نوربخش 4 قرار دارد. بالاخره ساعت 9 صبح در شهرداری منطقه یک مشهد حضور پیدا می کنم.وارد محوطه اصلی می شوم که ساختمان های اداری مستقر هستند. به محض ورودم به محوطه سمت راستم آب سرد کنی را می بینم که داخل آن آب جمع شده است. متوجه خرابی یکی از شیرهای آب سرد کن شدم که درست مثل شیر سماور از آن آب روان می شد و هدر می رفت، آن هم در شرایطی که در بحران آب به سر می بریم و مسئولان شرکت آب و فاضلاب به خاطر بحران خشکسالی مشهد در جلسات متعدد راجع به صرفه جویی در مصرف آب هشدار می دهند.وارد یکی از ساختمان های اداری می شوم که امور مربوط به کمیسیون ماده 100 را انجام می دهند، اما از حضور برخی از کارکنان در پشت میزهای شان خبری نیست. حدود نیم ساعت صبر می کنم تا شاید کارکنان در اتاق های شان حاضر شوند، اما کارمندان مربوط در شعبات سه، پنج و شش باز هم حضور نداشتند.
در محوطه سر صحبت را با آقای میان سالی باز می کنم که برای پرونده اش به کمیسیون ماده صد مراجعه کرده است. او می گوید: کد را به کارشناس دادم سیستمش کد من را نشناخت و گفت چنین کدی نداریم اما بعد با مسئول مافوق که صحبت کردم کد شناسایی شد و فهمیدم سیستم خود کارشناس مشکل داشته است. بعضی کارکنان هم با ارباب رجوع رفتار بدی دارند. مثلا یکی از کارکنان طوری توهین آمیز صحبت می کند که من هر وقت کارم پیش این شخص گیر می کند حضوری نمی روم. از بیرون به او زنگ می زنم و طوری با او صحبت می کنم که فکر کند دارم از شهرداری تماس می گیرم تا پاسخم را بدهد.مرد جوانی در میان مراجعان نیز می گوید: شهرداری کار راه انداز نیست و باید خیلی صبور باشید. کارمندان خودشان را بالاتر از ما می بینند، دفتری که من با آن ها کار می کنم با ترس به این جا زنگ می زند چون کارمندان آن با دعوا حرف می زنند. او ادامه می دهد: تا چند وقت پیش زمان شهردار قبلی به خاطر کرونا این جا درها را بسته بودند و هیچ کدام از کارمندان را نمی دیدم و با هزار بدبختی ارتباط برقرار می کردیم، اما خدا را شکر از وقتی شهردار جدید آمد این درها را باز کرد و ارتباطات بهتر شد. خانم دیگری می گوید: مدیران قابل دسترس نیستند. ما باید شهردار را ببینیم. هر چند شهردار این منطقه از شهردارهای مناطق دیگر بهتر است، اما کارها را به مشاور خود واگذار می کند. گاهی هم دو روز پرونده را نگه
وارد ساختمان اصلی شهرداری منطقه 2 می شوم. مراجعان در بخش دبیرخانه تجمع کرده اند. همه ایستاده اند تا کارشان انجام شود، در حالی که به جز یک صندلی خالی، جای دیگری برای نشستن نیست.با یکی از مراجعان که برای مجوز ساخت به شهرداری مراجعه کرده، صحبت می کنم. او می گوید: شش ماه است که این جا برای پروانه مراجعه می کنم. تا الان نزدیک 170 میلیون تومان برای پروانه پرداخت کرده ام، دوباره به من گفته اند باید 50 میلیون تومان دیگر برای نظام مهندسی پرداخت کنم. یعنی بیشتر از 200 میلیون تومان پول پروانه برای یک ساختمان 98 متری دو طبقه. این پول زور است که شهرداری از ما می گیرد.یکی دیگر از مراجعان که مرد میان سالی است، می گوید: من برای تجاری آمده ام و چهار سال دنبالش هستم. هر یک ماه می گویند بیایید پول پرداخت کنید. تا حالا 4 ، 5 بار از من پول گرفتند و حالا صد میلیون تومان شان سیصد میلیون تومان شده! فیش من 300 میلیون تومان بوده، اما الان 700 میلیون تومان شده است. یکی دیگر از مراجعان که آقای جوانی است، می گوید: داخل سالن شهرسازی که می رویم، بد پاسخ می دهند. خانم دیگری می گوید: می بینید شهرداری چه تعداد کارمند دارد؟ ما 6 تا 7 ماه در رفت و آمد هستیم تا خودت پیگیر نباشی کاری برایت نمی کنند.پس از بازدید میدانی از شهرداری منطقه دو به اتاق مدیر روابط عمومی می روم تا هماهنگی لازم برای گفت و گو با شهردار منطقه انجام شود .مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه دو می گوید: شهردار و مدیر اجرایی برای بازدید اسماعیل آباد رفته اند. مشکلاتی را که مشاهده کردم با مدیر روابط عمومی مطرح کردم. او نیز تمام مواردی را که اشاره کردم، یادداشت کرد تا با مسئولان مربوط در میان بگذارد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 3 نظر













.jpg)
